استراتژی یکی از ابزارهای مهم در موفقیت کسبوکارهاست.
استراتژی اهداف، منابع و مسیر درست برای رسیدن به موفقیت را به شما پیشکش میکند. اما استراتژی چیست؟! شاید نتوان تعریفی واحد برای استراتژی ارائه کرد ولی نکته مهمتر این است که به هر حال تعیین استراتژی و پیادهسازی آن نقش مهمی در تسهیل فعالیتهای کسبوکار و موفقیت سازمانها دارد.
استراتژی یعنی «دامنهی فعالیت و مسیر حرکت سازمان در درازمدت که با خلق مزیتها، منابع لازم را برای تامین نیازهای بازار و انتظارات ذینفعان در محیطی چالشبرانگیز به دست میآورد.»
استراتژی در سطوح مختلف سازمان جاری است و همهی کسبوکار (یا چندین کسبوکار) و تکتک کارکنان و اعضای آن را در بر میگیرد.
استراتژی کلی شرکت به اهداف کلی و دامنهی فعالیت کسبوکار برای تأمین انتظارات ذینفعان میپردازد و نقشی حیاتی دارد زیرا تحت تأثیر تصمیمات سرمایهگذاران به گرفتن تصمیمهای استراتژیک برای کسبوکار کمک میکند. استراتژی شرکت معمولا بهطور آشکار در «بیانیهی ماموریت» بیان میشود.
استراتژی بخشهای کسبوکار به چگونگی رقابت کارآمد در یک بازار خاص و تصمیمهای استراتژیکِ مربوط به انتخاب محصولات، تأمین نیازهای مشتریان، دستیابی به مزیت رقابتی، بهرهبرداری یا خلق فرصتهای جدید و… میپردازد.
استراتژی عملیاتی به چگونگی فعالیت بخشهای مختلف کسبوکار برای تأمین اهداف استراتژی شرکت و واحدهای کسبوکار میپردازد و تمرکز آن بر منابع، فرآیندها، افراد و… است.
در یک تعریف جامع، مدیریت استراتژیک در واقع گرفتن تصمیمهای استراتژیک است؛ تصمیمهایی که به پرسشهایی که پیش از این مطرح شد، پاسخ بدهند.
تحلیل استراتژیک
در این بخش به تحلیل نقاط قوت وضعیت کنونی کسبوکار و درک اهمیت عوامل بیرونی تأثیرگذار بر آنها پرداخته میشود. در فرآیند تحلیل استراتژیک میتوان از برخی ابزارهای کمکی استفاده کرد. برخی از این ابزارها را در ادامه معرفی میکنیم:
تحلیل PEST. روشی که نامش را از حروف آغازین ۴ کلمهی Political (سیاسی)، Economic (اقتصادی)، Social (اجتماعی) و Technological (فنی) گرفته است و به شناخت محیط کار و فعالیت کسبوکار کمک میکند.
طراحی سناریو. روشی که چشماندازهای گوناگونی را که در آینده برای کسبوکار محتمل است، تعریف میکند.
تحلیل ۵ نیرو. روشی که برای شناسایی و بررسی نیروهای تأثیرگذار بر میزان رقابتپذیری یک صنعت به کار میرود.
بخشبندی بازار. روشی که شباهتها و تفاوتهای گروههای مختلف مصرفکنندگان را کاوش و شناسایی میکند.
ماتریس سیاستهای جهتدهی. ابزاری که مزیتهای رقابتی یک کسبوکار را در یک بازار ویژه نمایش میدهد.
تحلیل رقبا. مجموعهای از فنون و تحلیلها که خلاصهای از وضعیت کلی رقبای کسبوکار ارائه میکند.
تحلیل عوامل حیاتی موفقیت. ابزاری که زمینههایی را شناسایی میکند که عملکرد بهتر و بالاتر از رقبا در آنها برای موفقیت کسبوکار ضروری است.
تحلیل SWOT. ابزاری سودمند برای رسیدن به چکیدهای از مسائل کلیدی برآمده از ارزیابی وضعیت درونی کسبوکار (نقاط قوت و ضعف) و عوامل محیطی اثرگذار بر کسبوکار (فرصتها و تهدیدها) هستند.
نقش استراتژی در رسیدن سازمان به اهدافش
برای درک بهتر مدیریت استراتژیک و پاسخ به این سوال که استراتژی چیست، آن را از بعد دیگری معرفی میکنیم. در این تعریف، وجود برخی مفاهیم ضروری است. نخست اینکه باید «اهداف» سازمان تعیین شده و همهی اعضا از آنها آگاه باشند. گام بعدی «چگونگی» رسیدن به اهداف است که دو شاخه میشود:
- وضعیت و شرایطی که سازمان در قبال سازمانهای دیگر در پیش میگیرد
- ابتکارات، سیاستها و تصمیمهایی که برای پیشرَوی در درازمدت اتخاذ میشوند
پس، از این منظر مدیریت استراتژیک شامل ۳ بخش است:
- تعیین اهداف سازمان
- تعیین جایگاه و موقعیت سازمان در بازار و محیط فعالیت آن
- هدایت سازمان در گذر زمان بر مبنای سیاستها و تصمیماتی که بر عملکرد سازمان اثرگذار هستند.
دکتر امیرحسین الداغی
مدرس و مشاور استراتژی و مدرس دیسکDISC
09124249511